داشت مستند درباره چینی ها نشون میداد. پسره گفت : بابا، اینا کین؟ بابا :
داشت مستند درباره چینی ها نشون میداد. پسره گفت : بابا، اینا کین؟ بابا :
یک روز دیگه دوباره به بغل دستیم گفتم یه خاطره طنز بگو. گفت : یه روز، بقیش سانسور ! تا همین جاش مجاز بود بگم ! گفتم : خیلی مسخره ای
چند وقت بعدش همون شخص داشت منو نصیحت میکرد، می گفت : اگر زن گرفتی چشاش سیاه بود، بگو...